خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل

خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل


در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم



هزار درد فرستادیم به جان لیکن

چو آمدی همه آن دردها دوا کردی

کلید گنج غزلهای شهریار توئی

بیا که پادشه ملک دل گدا کردی


#شهریار
دیدگاه ها (۳)

تابستان رخت سفر بر تن کرده.....و......پاییز با تمام عاشقانه ...

از عرش خدابانگ منادی آمدیعنی که زمان عیشوشادی آمدنور دل حضرت...

نالدم پای که چند از پی یارم بدوانیمن بدو میرسم اما تو که دید...

حیدربابا!یولوم سنن‌کج اولدیعمروم کچدی،گلممه دیم،گئج‌اولدی هچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط