کاش هر صبح به دیدار توبیدار شدن

کاش هر صبح، به دیدارِ تو،بیدار شدن
تو دوا باشی و،با عشقِ تو بیمار شدن

با تو بودن همه ی عمر، نفَس در نفَس ات
سر به گیسوی تو، از عطرِ تو سرشار شدن

مثلِ برگِ گُلِ سرخ و لبِ خورشیدِ بهار
سِیر، از طعمِ خوشِ بوسه ی دیدار شدن

حُسن، آن نیست که آن کودکِ کنعانی داشت
حُسن را ، چشمِ تو بایست خریدار شدن

تو اگر باغچه را نیمِ نگاهی بکُنی
گُلِ بابونه ندارد غمِ بی بار شدن

مستی وشاعری و بی خبر از خود، چه خوش است
مَرد را می کُشد این لحظه ی هشیار شدن
دیدگاه ها (۲)

ماشین با من...جادش با من...جنگل خیسو بارون خورده با من...جمع...

‍‌‌‌‌‌‍‌‍‍ زنگ زدم خونه خواهرم،بچه خواهرم گوشی روبرداشت.گفت...

دستم به قلم رفت که سازی بنوازمبا نغمه ی سازم غزلی تازه بسازم...

امروز اخرین جمعه پائیزسال 94...کلی آرزوهای قشنگ واستون دارم....

تو... قشنگترين عامل تپش قلب منی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط