اولین باری که میخواستم برم سر قرار دوستم بهم گفت ببین

‏اولین باری که می‌خواستم برم سر قرار، دوستم بهم گفت ببین وانمود کن هیچی برات مهم نیست، پسراا عاشق این قضیه‌ن
رفتیم سر قرار پسرهه گفت من پدرم مرده
گفتم به یه ورم😐
دیدگاه ها (۴)

‏من راستش نمیدونم عشق و عاشقی چیه اصلامن فقط میدونم از یه نگ...

همون موقع که تو منو نادیده می‌گیری، یکی دیگه داره التماس میک...

گذشتت رو نمیتونی دوباره بنویسی، اما میتونی یه کاغذ تمیز و سف...

لقمه های مامانم شبیه آوازهای سنتی میمونهباید یه ربع نون خالی...

𝓜𝔂 𝓛𝓲𝓽𝓽𝓵𝓮 𝓡𝓸𝓼𝓮𝓶𝓪𝓻𝔂 𝓕𝓲𝓬پارت چهارم

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط