مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
روزها فكر من اين است و همه شب سخنم
كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به كجا می روم ؟ آخر ننمايی وطنم
مانده ام سخت عجب،كز چه سبب ساخت مرا
يا چه بود است،مراد وی از اين ساختنم
منسوب به#مولانا
در شیون جنین گه زادن تاملی
پیداست متن نامه ز عنوان زندگی.
#شهریار
دنیا همه رنج و درد و سوز است و گداز
مردان همه در نیاز و نامرد به ناز
گر میل خودم بود بدین دردستان
پا کی بنهادمی، که برگردم باز؟
حبیب شاکر
كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به كجا می روم ؟ آخر ننمايی وطنم
مانده ام سخت عجب،كز چه سبب ساخت مرا
يا چه بود است،مراد وی از اين ساختنم
منسوب به#مولانا
در شیون جنین گه زادن تاملی
پیداست متن نامه ز عنوان زندگی.
#شهریار
دنیا همه رنج و درد و سوز است و گداز
مردان همه در نیاز و نامرد به ناز
گر میل خودم بود بدین دردستان
پا کی بنهادمی، که برگردم باز؟
حبیب شاکر
- ۴۹۷
- ۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط