موضوع:اگه باهم بحثشون بشه
موضوع:اگه باهم بحثشون بشه
«ورژن اکیپمون(شیپ ها) »
افراد:دازای یومه،ایکو ورلاین،ریوشی کرومی،
___________________
یومه و دازای:
دازای:یومه
یومه:هوم؟
دازای:گشنمههههه
یومه:خو من چکا کنم
دازای:•-•
یومه:اونجوری نگام نکن-_-
دازای:... •-•
یومه:میگم اونجوری نگام نکن....
دازای:•••---•••
یومه:دازایییییییییی
دازای:گو....چیز....گوجه خوردم
یومه:«پاشدن رفتن تو اشپزخونه»
دازای:نه قهر نکن؛-؛
خلاصه تا اخر شب هی دازای ناز یومه رو کشید🗿ولی یومه قهر نبود🗿🖇
__________________________
ایکو و ورلاین:
ورلاین:«گذاشتن یه لیوان قهوه رو میز و نشستن»
ایکو:«درحال جارو کردن»
ورلاین:«ولو شدن رو کاناپه»«یهو پاش میخوره به میز و لیوان میوفته رو قالی»
ایکو:لالالا....من چقد نازم«حواسش نیس؛-؛»
ورلاین:عه....ریدم ریدم ریدم
ایکو:«ورگشتن نگا کردن»•-•ق...قالیمممممم
ورلاین:گ... گوجه خوردم
ایکو:«برداشتن دمپایی»ورلاینننننننن
خلاصه که دوساعت ایکو با دمپایی دنبال ورلاین کرد اخرشم ورلاین با یه ببخشید کارو ساخت🗿
____________________
ریوشی و کرومی:
ریو:هی خودا....خسته جودم
کرو:•-•
ریو:«ولو شدن رو کاناپه»
کرو:«داره میره ناگهان به جورابای ولو شده وسط اتاق توسط ریو بر میخوره»
ریو:کرومی....من تشنمه تو چی؟ ^^
کرو:«صدای جیرجیرک»
ریو:کروم-«ناگهان به قیافه کرو و جورابای خودش بر میخوره»عه....ک...کرو... می
کرو:«برداشتن جورابا و انداختنشون دور»«شستن دستاش و نشستن»
ریو:بخدا حواسم نبود؛-؛
کرو:....
ریو:ببخشید*-*
کرو:....
ریو:برات اورئو میخلما
کرو:^^
ریو:قهری؟
کرو:ناح....اورئو بده
اخرشم کرو با اورئو ریو رو بخشید-_-
________________________
همین....یه شیپم با ورژن قهر تو کامنتا شما بگویید🗿🖇
«ورژن اکیپمون(شیپ ها) »
افراد:دازای یومه،ایکو ورلاین،ریوشی کرومی،
___________________
یومه و دازای:
دازای:یومه
یومه:هوم؟
دازای:گشنمههههه
یومه:خو من چکا کنم
دازای:•-•
یومه:اونجوری نگام نکن-_-
دازای:... •-•
یومه:میگم اونجوری نگام نکن....
دازای:•••---•••
یومه:دازایییییییییی
دازای:گو....چیز....گوجه خوردم
یومه:«پاشدن رفتن تو اشپزخونه»
دازای:نه قهر نکن؛-؛
خلاصه تا اخر شب هی دازای ناز یومه رو کشید🗿ولی یومه قهر نبود🗿🖇
__________________________
ایکو و ورلاین:
ورلاین:«گذاشتن یه لیوان قهوه رو میز و نشستن»
ایکو:«درحال جارو کردن»
ورلاین:«ولو شدن رو کاناپه»«یهو پاش میخوره به میز و لیوان میوفته رو قالی»
ایکو:لالالا....من چقد نازم«حواسش نیس؛-؛»
ورلاین:عه....ریدم ریدم ریدم
ایکو:«ورگشتن نگا کردن»•-•ق...قالیمممممم
ورلاین:گ... گوجه خوردم
ایکو:«برداشتن دمپایی»ورلاینننننننن
خلاصه که دوساعت ایکو با دمپایی دنبال ورلاین کرد اخرشم ورلاین با یه ببخشید کارو ساخت🗿
____________________
ریوشی و کرومی:
ریو:هی خودا....خسته جودم
کرو:•-•
ریو:«ولو شدن رو کاناپه»
کرو:«داره میره ناگهان به جورابای ولو شده وسط اتاق توسط ریو بر میخوره»
ریو:کرومی....من تشنمه تو چی؟ ^^
کرو:«صدای جیرجیرک»
ریو:کروم-«ناگهان به قیافه کرو و جورابای خودش بر میخوره»عه....ک...کرو... می
کرو:«برداشتن جورابا و انداختنشون دور»«شستن دستاش و نشستن»
ریو:بخدا حواسم نبود؛-؛
کرو:....
ریو:ببخشید*-*
کرو:....
ریو:برات اورئو میخلما
کرو:^^
ریو:قهری؟
کرو:ناح....اورئو بده
اخرشم کرو با اورئو ریو رو بخشید-_-
________________________
همین....یه شیپم با ورژن قهر تو کامنتا شما بگویید🗿🖇
۲.۸k
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.