اگر بدانم

اگر بدانم ...

این آخرین بار است که می بینمت ...

دستت را می گیرم ...

وَ به چشمانت زُل میزنم ...

وَ یک بار، تنها یک بار می گویم :

دوستت دارم ...

اما طوری بیانش میکنم ...

که لبخند ِمحکمی بزنی ...

اگر بدانم ...

این آخرین بار است که می بینمت ...

تمامِ دنیا را ...

برایت به عشق می کِشانم ...

تمامِ شعرها ...

باران ها را برایت نذر می کنم ...

مَن اگر بدانم این بارِ آخرِ زندگانی ست ...

تو را ...

طورِ دیگری دوست خواهم داشت ..

اما؛ افسوس ...

که هیچ کس نمی داند ...

هر روز بارِ آخریست که می بینمت ..:)
دیدگاه ها (۲۸)

انگار این نبودن هایت تمامی ندارند ...این نداشتن هایم ...این ...

ای کـه گفتـی عشـــق را . . .از یـاد بـردن سخـت نیسـت . . .عش...

حمــاقــت . . .همیشه چکاندن ماشه در مغز . . .با یک پوزخند مض...

مــن از خــــود . . .نیمـه‌ای را دیـده بـودم عاقـل . . .امــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط