اگر بدانم
اگر بدانم ...
این آخرین بار است که می بینمت ...
دستت را می گیرم ...
وَ به چشمانت زُل میزنم ...
وَ یک بار، تنها یک بار می گویم :
دوستت دارم ...
اما طوری بیانش میکنم ...
که لبخند ِمحکمی بزنی ...
اگر بدانم ...
این آخرین بار است که می بینمت ...
تمامِ دنیا را ...
برایت به عشق می کِشانم ...
تمامِ شعرها ...
باران ها را برایت نذر می کنم ...
مَن اگر بدانم این بارِ آخرِ زندگانی ست ...
تو را ...
طورِ دیگری دوست خواهم داشت ..
اما؛ افسوس ...
که هیچ کس نمی داند ...
هر روز بارِ آخریست که می بینمت ..:)
این آخرین بار است که می بینمت ...
دستت را می گیرم ...
وَ به چشمانت زُل میزنم ...
وَ یک بار، تنها یک بار می گویم :
دوستت دارم ...
اما طوری بیانش میکنم ...
که لبخند ِمحکمی بزنی ...
اگر بدانم ...
این آخرین بار است که می بینمت ...
تمامِ دنیا را ...
برایت به عشق می کِشانم ...
تمامِ شعرها ...
باران ها را برایت نذر می کنم ...
مَن اگر بدانم این بارِ آخرِ زندگانی ست ...
تو را ...
طورِ دیگری دوست خواهم داشت ..
اما؛ افسوس ...
که هیچ کس نمی داند ...
هر روز بارِ آخریست که می بینمت ..:)
- ۱.۲k
- ۳۰ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط