کنم هر دم دعایی تا که بینم روی زیبایت
کنم هر دم دعایی تا که بینم روی زیبایت
فدای چهره ی ماه و نگاه پُر ز سودایت
شود روشن شب تارم به لطف و روی جانانت
که با این روشنی جانا کنم دل را من اهدایت
غم و درد نهانی را کنم از سینه ام بیرون
به جایش عشق بنشانم شوم تسلیم فتوایت
به شیدایی رسم جانا چو بینم از تو شیدایی
که با عطر نفس هایت شوم مست از تماشایت
اگر گویی معمایی برای این دل عاشق
به آنی حل کند این دل نگارا هر معمایت
فدای چهره ی ماه و نگاه پُر ز سودایت
شود روشن شب تارم به لطف و روی جانانت
که با این روشنی جانا کنم دل را من اهدایت
غم و درد نهانی را کنم از سینه ام بیرون
به جایش عشق بنشانم شوم تسلیم فتوایت
به شیدایی رسم جانا چو بینم از تو شیدایی
که با عطر نفس هایت شوم مست از تماشایت
اگر گویی معمایی برای این دل عاشق
به آنی حل کند این دل نگارا هر معمایت
۲.۴k
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.