میخواهم همین را بگویم که

میخواهم همین را بگویم که
روزی ماهم از پس این‌مسیر طولانی برمی‌آییم
روزی که سختی های راه تمام میشود
روزی که غم جرات بالا رفتن از سر و کولمان را نخواهد داشت
روزی که هوای ابری و غروب روزهای تعطیل دلت را نمیلرزاند
روزی که بعد از رفتن مهمان های مورد علاقه ات خلوت بودن خانه دیگر برایت دلگیر جلوه نخواهد کرد.
روزی که از پس تمام رنج های زندگی و ملالت های دنیا به خانه ی آخر صفحه بازی میرسی
خانه ی آخری که به تو می آموزد
چطور ضعیف ترین مهره بازی میتواند روزی به ارزشمندترین مهره ی همان بازی تبدیل شود
همین.

#پویان_اوحدی
دیدگاه ها (۱)

#کـردم_از " #دیـن " و" #دل " و" #هـوش " و" #خـرد "#قطـع_نظـر...

از حال من هیچ مپرسکه جز هیچ هیچ توصیف حالم نیست...

چشمانتآخرین چیزی استکه از میراث عشقباقی می ماند...

دوستت دارمبگذار لغت‌نامه را ورق بزنم تا واژه‌ای بیابم برای ا...

روزی روزگاری در جنگلی بزرگ. یک لاکپشتی به اسم لاکی خوابالو ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط