حقایق و اسرار عشق جنسی عشق جمالی و عشق عرفانی

۱۱۶_ آزادی و مردم سالاری و عدالت حقیقی فقط زمانی ممکن میشود که این ظلم و آدمخواری و فرزندخواری در خانواده ها ریشه کن شده و رابطه ای صالحانه و عارفانه و مؤمنانه بین زن و شوهر پیدا شود.
۱۱۷_ و اما امرزه پیدایش همجنس گرانی و عقیم شدگی جنسی و نابودی عشق جنسی به جنس مخالف تبدیل به بزرگترین بحران آخر الزمان شده است که همه معضلات رابطه زن و مرد را به عرصه نسیان میبرد. ولی آیا برهنه گری تا چه حدی در پیدایش همجنس گرائی و بیزاری مردان از زنان نقش داشته است؟ اگر تمام علت از این امر نباشد لااقل یک روی حقیقت این تباهی مدرن را تشکیل میدهد که روی دیگرش فقدان ولایت و محبت و مسئولیت زناشوئی و انحلال خانواده است و بچه های چنین خانواده هانی عمدتاً دچار اختلال عاطفی در عشق جنسی می شوند که زمینه همجنس گرانی است.
۱۱۸- دفاع و حمایت از همجنس گرائی که از ارکان حقوق بشر شده است کمترین لطف و کمکی به این بیچارگان و ساقط شدگان وادی غریزه و هویت جنسی نیست و بلکه آنان را در این سقوط هول دادن است. گمان نمی کنم در میان عذابهای بشر مدرن عذابی شدیدتر و عظیم تر از همجنس گرائی وجود داشته باشد که عذابی مستمر و فزاینده است. چه عذابی بزرگتر از تضاد آدمی با هویت جنسی خویش است. چه تضادی مرگبارتر از تضاد بین تن و روان است که تن و روان را توامان تباه و متلاشی می سازد. این به معنای نابودی عشق جنسی است که عین نابودی غریزه حیات و محبت است. بنده بعنوان یک درمانگر عمری را با این جماعت سر و کار داشته ام که بسیاری از آنها از طریق اصلاح فکری و اخلاقی درمان شده و به حیات طبیعی برگشته اند حتی کسانی که در آستانه عمل جراحی تغییر هویت جنسی خود بودند. و بسیاری از آنها دارای همسر و فرزندان بودند که تدریجا دچار این بیماری و عذاب عظیم شده بودند.
۱۱۹_ بنده به تجربه درمانگریم یقین یافته ام که یکی از زمینه های عاطفی و فرهنگی پیدایش همجنس گرائی در میان بچه ها حاکمیت زن سالاری و مادر سالاری مرگبار است که منجر به طرد و دفع پدر از مدیریت خانواده می شود. و این از ویژگی عصر جدید و از نتایج شعار شیطانی برابری زن و مرد است که از این برابری جز برابری جنسی پیدا نشده است. زیرا مادر مهد تغذیه عاطفی محبت و عشق جنسی برای اعضای خانواده است. هرگاه این مهد حیات عاطفی و غریزی از عدالت و رأفت خارج شود خانواده دچار هلاکت شده است.
۱۲۰_ امروزه برابری جنسیتی فقط در یک مورد محقق شده است و آن همسانسازی عورت مردانه و زنانه است آنهم از طريق عمل جراحی و این کمال برابری زن و مرد است. زن و مرد از هر حیث مخالف و جانشین هویتی یکدیگرند چگونه می توانند بربر شوند الا اینکه هر دو از غریزه جنسی و عواطف همسری و پدری و مادری و مسئولیتهای خانوادگی ساقط شده باشند. یعنی آنگاه که هر دو نابود شده باشند فقط نابوده ها برابرند.
۱۲۱_ امروزه زنهای برابر شده با مردان تبدیل به کارگران محترم و نامحترم جنسی شده اند در پنهان و عیان حتی در مناصب سفارت و وزارت و وکالت و این حقیقت را همه زنان بخوبی در دلشان تصدیق میکنند که چقدر راست می گوئیم از شغل منشی گری سخن نمی گویم که اصل و اساس همه مشاغل مدرن زنانه است که نخستین کارگاه تمرین کارگری جنسی است آنهم تقریباً رایگان تحت لوای عشق هر یک از این خانمهای منشی دهها زندگی زناشوئی را ویران می کنند. اصلا آیا براستی چند درصد خانمهای شاغل به قصد امرار معیشت خانواده کار میکنند. اگر چنین باشد استعفای از کار مترادف با طلاق نمیشود بگذریم از مردانی که زنان خود را جهت کسب درآمد بیشتری وادار به کار کردن در میان مردان میکنند این مردان اگر براستی احمق نباشند پس مشغول جاکشی برای زنان خود هستند. و نیز اینکه چند درصد مردان به نیت ناپاکی به استخدام زن به عنوان منشی خود اقدام میکنند پس چرا منشی مرد استخدام نمی کنند. این فرهنگ ویرانگر و خودفریبانه تحت عنوان برابری زن و مرد پدید آمده است و چه بسا زن و شوهرهای مدرنی که دائماً در محیط کارشان مشغول زنا و خیانت به یکدیگرند و به روی یکدیگر هم نمی آورند و تا به آخر عمرشان بر این عهد پلید استوارند ولی در اینجا یک موجود سومی هم در کار است که دارای رسالتی ویژه است که بالاخره خيانت آن دو را بر یکدیگر عیان میکند و عهدشان را باطل می سازد و او جناب ابلیس است که مأمور خداست در این نوع امور البته فلاسفه مدرنیته میگویند برابری زن و مرد نیز هزینه هایی دارد...!؟

📗 حدیث عشق

حقایق و اسرار عشق جنسی عشق جمالی و عشق عرفانی
✍️: استاد علی اکبر خانجانی
📆: بهار ۱۴۰۱ ه.ش تعداد صفحه: 85

https://khanjany.org/product/hadise-eshgh/