🖤عشق مافیایی من پارت پونزدهم🖤 (ویو جین)
🖤عشق مافیایی من پارت پونزدهم🖤 (ویو جین)
ات: چ...چی
جین: ات.. ات قشنگم حالت خوبه؟
ات: ت..تو ا..الان گفتی ح...حلقه؟
جین: من..آره:)
ات: ی..یعنی ما..
جین:(وسط حرف ات) من خیلی وقته دوست دارم:))
ات: ولی...من..
[صدای آژیر]
جین: پلییا از کجا اومدن بلند شو ات سریععع
ات: ولی..
جین: گفتم بلندد شو الان وقت ولی و اما نیستت
آدام: قربان پلیسا تمام دور خونه رو محاصره کردن
جین: همه در ها رو ببندین
[از طبقه بالا صدای شکستن شیشه میاد]
جین: صدای...ات بالاستتت
خدمتکار: قربان خانم ات نیستن
جین: چ..چی
آدام: قربان..
جین: حمله کنین
آدام: ولی ما..
جین: ولی نداره شده خدم شروع میکنم ولی نمیزارم ات رو ازم بگیرن
ک یهوو...
ادمین گوشادتون بعد ی مدت دوباره پارت نوشتههه😂😭
#جین
#وانشات
#فیکشن
ات: چ...چی
جین: ات.. ات قشنگم حالت خوبه؟
ات: ت..تو ا..الان گفتی ح...حلقه؟
جین: من..آره:)
ات: ی..یعنی ما..
جین:(وسط حرف ات) من خیلی وقته دوست دارم:))
ات: ولی...من..
[صدای آژیر]
جین: پلییا از کجا اومدن بلند شو ات سریععع
ات: ولی..
جین: گفتم بلندد شو الان وقت ولی و اما نیستت
آدام: قربان پلیسا تمام دور خونه رو محاصره کردن
جین: همه در ها رو ببندین
[از طبقه بالا صدای شکستن شیشه میاد]
جین: صدای...ات بالاستتت
خدمتکار: قربان خانم ات نیستن
جین: چ..چی
آدام: قربان..
جین: حمله کنین
آدام: ولی ما..
جین: ولی نداره شده خدم شروع میکنم ولی نمیزارم ات رو ازم بگیرن
ک یهوو...
ادمین گوشادتون بعد ی مدت دوباره پارت نوشتههه😂😭
#جین
#وانشات
#فیکشن
۴.۱k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.