به دادگاه خانواده که وارد شوید میبینید سالن پر از زن و

به دادگاهِ خانواده که وارد شوید میبینید ؛ سالن پر از زن و مرد هاییست که یک زمان وقتی با عشق حلقه ی ازدواجشان را به دست میکردند؛
به هم قول داده بودند که تا ابد کنار هم بمانند....
مدتی را هم با عشق گذراندند؛ دوستت دارم گفتند و دوستت دارم شنیدند؛
قرار بود عشقِ هم باشند.
همدیگر را "همیشگی" صدا میکردند اما سر انجامِ همه ی آن عشق و دوست داشتن که گاهی با ثمره ی همان عشق همراه است در یک سالنِ باریک،
تبدیل به تنفری رقت انگیز میشود که هر طرف تمام تلاشش را برای نابودی طرف مقابل میکند...
از تعدادِ معدودی که واقعاً به ته خط رسیدند که بگذریم؛ به کثرتشان میرسیم
که به دلیل های کوچک و بی پایه یک زندگی و یک رابطه را خراب کرده اند...
فکر میکنم دلیلش هم این است که ما در مقابل کسانی که دوستشان داریم بی رحم و سنگدل میشویم
در مقابل کوچکترین اشتباهاتشان بدترین واکنش ها را نشان میدهیم...
میکُشیم همه ی آن احساسی که بر پایه اش رابطه ای شکل دادیم؛
فراموش میکنیم قول هایی را که در قشنگ ترین لحظه ها به هم دادیم.
کاش همیشه فرصتی دوباره بدهیم؛
کاش در مقابل عزیزترین هایمان تا این حد سخت گیر نباشیم؛
کاش لگدمال نکنیم همه ی آن احساس خوبی را که برای هم ساختیم؛
"انگار گاهی فقط فراموش میکنیم که یک زمانی جانمان را برای هم میدادیم"
#دلنوشته


💗 💗 💗


@d_f 💗
دیدگاه ها (۲)

گفتمش دل میخری ؟یک دل عاشق میخری ؟گفت چند است این دل اشفته ح...

شده ام #عاشق تو، وای که حالا چه کنم؟مانده ام در #طلبت غرق تم...

‌‌‌‌‌‌‌هوای یکدیگر را داشته باشیمدل نشکنیمقضاوت نکنیمهنجارها...

#خدایا : خطا از من است، میدانماز من که سالهاست گفته ام" ایاک...

🍁با هر قلمی به هر زبانی از غصه نوشتن ، حال تن زخمی را دارد ک...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط