میگویند روزی مولانا از کنار مسجدی رد میشد و دید عده ای

میگویند روزی #مولانا از کنار مسجدی رد میشد و دید عده ای دست به دعا برداشته اند و میگویند خدایا کافران را بکش

مولانا از کنار مسجد رد شد و رفت تا به کلیسایی رسید و دید درانجا هم عده ای دست به آسمان برداشته اند و میگویند خدایا کافران رابکش

مولانا رفت تا به در میخانه ای رسید و دید در آنجا خم ها رو به هم میزنند و میگویند بزن بسلامتی
سپس فرمود :
من آنموقع بود که دیدم دین مستی بهترین دین است که جز سلامتی دیگران آرزویی ندارند .

اینجاست که باید به نقل از مرحوم علامه طباطبایی گفت :

پرستش به مستیست در کیش مهر
برونند زین حلقه هوشیارها...!!!
دیدگاه ها (۱)

╲\╭® ╭🌹 ╯ ® ╯\╲گویند کسان بهشت با حور خوش استمن میگویم که ...

این روزها ...دلم زود می گیرد ، زود می شکند ...گاهی هوس می ک...

آنقدر نیمه نما هابه تنم زخم زدندنیمه ی گم شده امآمد و نشناخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط