تامن تمنا کردمت

تامن تمنا کردمـت
بر دیگران عاشـق شدے
دستم که روشدنازنین
از فکــرمن فارغ شدے
صـدتوبه کردم بے جهت
امادوباره عشـق من
برقلب رنجورم فقط
توصاحب ولایـق شدے

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌
✍ 💘 ‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۲)

تو مرا میفهمیمن تو را میخوانم و همین ساده ترین قصه ی یک انسا...

گاهی نگاهم ڪن بگــو آرامِ جــانممن هم بگویم ڪہ فدایت مھربانم...

دو دقیقه با من حرف زدوقتی خواست برهپرسید: چند سالته؟گفتم: دو...

چه تڪراری از این خوشتربگویم من " دوستت دارم "لبت را تو بخندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط