در روزهای آخر اسفند
در روزهای آخر اسفند
در نیمروز روشن
وقتی بنفشهها را با برگ ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند،
جوی هزار
زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و
بر گونهها روان،
ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشهها میشد با خود ببرد هر کجا
که خواست
در روشنایی باران
در آفتاب پاک
در روزهای آخر اسفند
در نیمروز روشن.
#محمدرضا شفیعی کدکنی
در نیمروز روشن
وقتی بنفشهها را با برگ ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند،
جوی هزار
زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و
بر گونهها روان،
ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشهها میشد با خود ببرد هر کجا
که خواست
در روشنایی باران
در آفتاب پاک
در روزهای آخر اسفند
در نیمروز روشن.
#محمدرضا شفیعی کدکنی
۳.۶k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.