پارت فصل
پارت ۵_فصل ۱
صدای کشیده شدن در چوبی خیس خورده و لولای زنگ زده در کافی شاپ صدای آزار دهنده ای تولید کرد که همه را از ورودش با خبر کرد صدای لطیف و دخترانه و گول زنندش که با لحن تحریک کننده ای میگفت: صبح بخیر جیمز! همون همیشگی لطفا...
به گوش رسید او ضاهرسازی خوبی داره...هر چند همه حاضرین باطنش رو شناختن و هیچکس جرات اینکه نگاه چپ به اندام همیشه جذب کنندش بندازه رو نداره...و اگر کسی بخواد که سر به سرش بزاره باید از جایی بهش ندا برسه که کارش ساختس و بازی براش تمومه...چون وقتشه که بشینه یک گوشه و آب خنک بخوره...
_صبح بخیر کلانتر اوضاع چطوره؟
جولی کالینز نفسش رو بیرون داد و نشست:آه افتضاح زرد پوستا زرد پوستا زرد پوستا! اونا همه جا هستن...
جیمز پیشخدمت درحالی که درخواست های جولی رو براش فراهم میکرد به طور غیر ارادی نگاهی به من انداخت و با طعنه گفت:همون چشم کجا؟!
جولی یک روزنامه از روی میز برداشت و با حرکت سر تایید کرد:بله و حالا یکی سرسختش پیدا شده هر کاری برای پول میکنه از جیب بری گرفته تا چاقو کشی و قاچاق مواد مخدر آه میدونی از همشون بیزارم
پیشخدمت درخواست های جولی رو جلوش گذاشت:اون یارو زرده قبلیه چی شد؟
جولب آه کشید و سونه بالا انداخت:میخواستی چطوری بشه اون یک آدم طبیعی نبود اون دیوانه بود...
پیشخدمت نگاهی به من انداخت:زردا اینجورین...دیوانه و عجیب
نظراتتون واسم خیلی خیلی مهمه پس حتما نظر بدین
صدای کشیده شدن در چوبی خیس خورده و لولای زنگ زده در کافی شاپ صدای آزار دهنده ای تولید کرد که همه را از ورودش با خبر کرد صدای لطیف و دخترانه و گول زنندش که با لحن تحریک کننده ای میگفت: صبح بخیر جیمز! همون همیشگی لطفا...
به گوش رسید او ضاهرسازی خوبی داره...هر چند همه حاضرین باطنش رو شناختن و هیچکس جرات اینکه نگاه چپ به اندام همیشه جذب کنندش بندازه رو نداره...و اگر کسی بخواد که سر به سرش بزاره باید از جایی بهش ندا برسه که کارش ساختس و بازی براش تمومه...چون وقتشه که بشینه یک گوشه و آب خنک بخوره...
_صبح بخیر کلانتر اوضاع چطوره؟
جولی کالینز نفسش رو بیرون داد و نشست:آه افتضاح زرد پوستا زرد پوستا زرد پوستا! اونا همه جا هستن...
جیمز پیشخدمت درحالی که درخواست های جولی رو براش فراهم میکرد به طور غیر ارادی نگاهی به من انداخت و با طعنه گفت:همون چشم کجا؟!
جولی یک روزنامه از روی میز برداشت و با حرکت سر تایید کرد:بله و حالا یکی سرسختش پیدا شده هر کاری برای پول میکنه از جیب بری گرفته تا چاقو کشی و قاچاق مواد مخدر آه میدونی از همشون بیزارم
پیشخدمت درخواست های جولی رو جلوش گذاشت:اون یارو زرده قبلیه چی شد؟
جولب آه کشید و سونه بالا انداخت:میخواستی چطوری بشه اون یک آدم طبیعی نبود اون دیوانه بود...
پیشخدمت نگاهی به من انداخت:زردا اینجورین...دیوانه و عجیب
نظراتتون واسم خیلی خیلی مهمه پس حتما نظر بدین
- ۱.۶k
- ۱۰ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط