دلم میخواهد
دلم میخواهد
"عڪاس" باشم
و "ڪرشمهی" چشمانت را
به جهان "مخابره" ڪنم ،،
"آهنگر" باشم
و از تیزے "نگاهت" شمشیر
و از "خم" ابروانت" خنجر بسازم
نقاش باشم
و طرح "لبخندت" را
بر سر در شهر قاب ڪنم،،
شاعر باشم و شعرِ ڪوتاهم
بلندے "گیسوی" تو پباشد
و رسالت عشق "حیرانیش"
اما "عاجزم " و عاجزان را
"رمق" هنرمندے نیست
"ولگرد" خیابانے میشوم
مے مینوشم
و مستانه مست میڪنم
در آغوشت میڪشم
لبانت را خیس و محڪم مے بوسم
تو بخند و بگو "دیوانه " است ،
بی خیال ،
"عڪاس" باشم
و "ڪرشمهی" چشمانت را
به جهان "مخابره" ڪنم ،،
"آهنگر" باشم
و از تیزے "نگاهت" شمشیر
و از "خم" ابروانت" خنجر بسازم
نقاش باشم
و طرح "لبخندت" را
بر سر در شهر قاب ڪنم،،
شاعر باشم و شعرِ ڪوتاهم
بلندے "گیسوی" تو پباشد
و رسالت عشق "حیرانیش"
اما "عاجزم " و عاجزان را
"رمق" هنرمندے نیست
"ولگرد" خیابانے میشوم
مے مینوشم
و مستانه مست میڪنم
در آغوشت میڪشم
لبانت را خیس و محڪم مے بوسم
تو بخند و بگو "دیوانه " است ،
بی خیال ،
۳.۸k
۰۶ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.