دیروز به خودم گفتم اگه مامانت بازم اومد دنبالت باهاش نرو

دیروز به خودم گفتم اگه مامانت بازم اومد دنبالت باهاش نرو‌،اصلا نرو. نزار دوباره گولت بزنه و باز بعد چندماه دوباره بزاره بره. اینبار تو باهاش نرو.
شبش میدونین چه خوابی دیدم:)؟
خواب دیدم مامانم اومده پیشم،من باهاش نرفتم. گفتم نمیام،برو. اما لحظه آخر که داشتم ازش دور میشدم دویدم سمتش و بغلش کردم:))
وقتی بیدار شدم خودم تعجب کردم. چون فکر میکردم بلاخره تونستم از قلبم بیرونش کنم. اما نتونستم. بخشی از وجودم هنوز اون زن رو دوست داره. کودک دورنم میخواد بازم بغلش کنه.
یعنی چی؟مگه میشه یه آدم بچشو ول کنه و بره اما اون بچه هنوز دوسش داشته باشه؟!!
قدر مادرتون رو بدونید:)!
دیدگاه ها (۰)

ولی خیلی بامزه‌ست😭😂✨کتاب📚✨

ما واقعی نیستیم اما...اینا رو بهت یاد میدیم(:-کلمات زیبای کت...

ما در مکان و زمان درستی به دنیا نیومدیم دوست‌ِ من:)❤️‍🩹

بدنیا اومدم تا زنش باشم ولی مجبورم فقط راجع بهش بخونم😭📚✨

پارت ۸۲

#مافیای_من #P3لینو:میدونم مقصر منمپس......هان:«با گریه»نه......

×نمیدونم نمیدونم آبجی .نگران . +.کم کم داشتم از حال میرفتم ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط