پاییز !باران !و یک پنجره که تو کنارش ایستاده بودی..!و یک من که دستهایم رادورت حلقه کرده بودم.!چگونه تعبیر کنم خوابم رایک تو بود و مشتی دوستت دارمو یک اقیانوس آرزوی برآورده شدهدر حلقه ی دستهای من...!