پاییز ! باران ! و یک پنجره که تو کنارش ایستاده بودی..! و یک من که دستهایم را دورت حلقه کرده بودم.! چگونه تعبیر کنم خوابم را یک تو بود و مشتی دوستت دارم و یک اقیانوس آرزوی برآورده شده در حلقه ی دستهای من...!
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.