با رقیبان گفت

با رقیبان گفت:
آه از دوری‌اش ناراحتم

چشمک رندانه‌ی او
بعد آهش را نگاه!

#سجاد_سامانی
دیدگاه ها (۱)

ماهی شدم که غرق تو باشم ولی مرابا تُنگ در مقابل دریا گذاشتی!...

عاجز شدم از گرانی بارطاقت نه چگونه باشد این کار؟#نظامی

خبر رفتن موشک به فضا،لمس تنهایی ماه،فکر بوییدن گل در کُره‌ای...

اندر این کشور که از بهر رعیت کار نیستهر که بنماید تکدّی از ب...

بازگشت فرمانده

عزیز ترین کسشخصیت ها: پارک جیمین پارک چونگ اهچونگ اهسلام من ...

رمان mbti

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط