تو با قلب ویرانه ی من چه کردی

تو با قلب ویرانه ی من چه کردی
ببین عشق دیوانه‌ی من، چه کردی
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با بال پروانه من چه کردی؟
ننوشیده از جان چشم تو مستم
خمار است می‌خانه ی من چه کردی
مگر لایق تکیه کردن نبودم
تو با حسرت شانه من چه کردی
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کردی با خانه من چه کردی
جهان من از گریه‌ است، خیس باران
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی ....
دیدگاه ها (۲)

سالهاست قلبم رادر نگاه کسی گرم نکرده ام ؛عطری از شال و گردنم...

لحظه هایی هستند که هستیمچه تنها چه در جمعاما با خودمان نیستی...

بدهکاره عزیزم ...

محبوب من سپیده که سر بزند شاید در این بیشه زار خزان زده گلی ...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

🌱🍒 وقتی که عقلها زتو دیوانه میشوندوقتی که راهها به تو پایانه...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط