لحظه ها خیس شدند از شبنم بی قراری ها
لحظهها خیس شدند از شبنم بی قراری ها
دلتنگیها مدام حلقه میکوبند بر در خاطره ها
پنجره نیمه باز منتظر قاصدک پنجره آاش بسوی آسمان میگوید
پس کجاییای قاصدک
بیا پشت شیشه پنجرهام که سخت بی قرارم
باد رهگذر میآید و نیشگونی از پنجره میگیرد و میرود
صدای عشوه و ناز جیر جیر پنجره به گوش چراغ نفتی میرسد
چراغ جام نفت را سر میکشد و اه میکشد و میگوید
چه روز درازی پس کجاست آن شب تاریک
تا که در تاریکیش شعلهام با پروانه ناز برقصد
لامپ دودیش سرفه آاش میگیرد و دوده آاش پرواز میکند و بر برگ گًل زیبا فرود میآید
گًل سرخ بزک کرده بر نگاهش تیک تک ساعت میگردد میگوید
پس کی بزم عشق آراسته میگردد تا که در دست عاشق عطر و بویم را بر مشام معشوق بیفشانم
#عشق
دلتنگیها مدام حلقه میکوبند بر در خاطره ها
پنجره نیمه باز منتظر قاصدک پنجره آاش بسوی آسمان میگوید
پس کجاییای قاصدک
بیا پشت شیشه پنجرهام که سخت بی قرارم
باد رهگذر میآید و نیشگونی از پنجره میگیرد و میرود
صدای عشوه و ناز جیر جیر پنجره به گوش چراغ نفتی میرسد
چراغ جام نفت را سر میکشد و اه میکشد و میگوید
چه روز درازی پس کجاست آن شب تاریک
تا که در تاریکیش شعلهام با پروانه ناز برقصد
لامپ دودیش سرفه آاش میگیرد و دوده آاش پرواز میکند و بر برگ گًل زیبا فرود میآید
گًل سرخ بزک کرده بر نگاهش تیک تک ساعت میگردد میگوید
پس کی بزم عشق آراسته میگردد تا که در دست عاشق عطر و بویم را بر مشام معشوق بیفشانم
#عشق
۵۸۴
۰۳ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.