می شود هر روز اشکم در عزایت بیشتر
می شود هر روز اشکم در عزایت بیشتر
سوختم از روضه ات، از های هایت بیشتر
می روم دنبـالت امّا از حـرم های شما
می رود تـا کربـلایـت، ردِّ پایت بیشتر
*اونایی که دنبال امام زمانید،از شب اول محرم،امشب آدرس معلوم ِ، ردِّ پای حضرت رو تو حرم عموش عباس پیدا می کنیم،مطمئنیم شب جمعه زائر حرم کربلاست،مگه میشه امام زمان کربلا بره یه سری به عموش نزنه،آقاجان!*
می زنم بر سینه شاید که شبیهِ تو شوم
*آخه دیدن سید بحرالعلوم روز تاسوعا عمامه برداشته، پای برهنه توی بین الحرمین هی به سر می زنه، گفتن:آقا شما سنی ازتون گذشته، مرجع تقلیدی،این همه شاگرد دورت ِ،مثل بقیه به سینه بزن، گفت: نه،شما ندید اون چیزی که من دیدم، چی دیدی آقا؟ فرمود: خودم دیدم امام زمان عمامه از سرش برداشته هی به سر و سینه می زنه، هی میگه: * "علی العباس واویلا"
می زنم بر سینه شاید که شبیهِ تو شوم
می نشیند بر کبودی، بوسه هایت بیشتر
از عبادت هم مهمتر این اطاعت کردن است
*عبادت بی اطاعت،عبادت بی ولایت فایده نداره،همینایی که کربلا عباس رو کشتند، ادعا می کردند نماز می خونن، عبادت بی امام،عبادت بی ولایت، عبادت نیست،جانم فدای اون شهیدی که توی زیارتش می گی، "السلام علیک أیها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله" ای جانم فدات آقاجان مطیع محض بودی*
از عبادت هم مهمتر این اطاعت کردن است
می دهم سر را ولی، دل را برایت بیشتر
امشب شب اون عمو جانی ِ که،با همه ی وجودش کنار امامش ماند، مطیع محض بود،آقا جان،امشب شب ِ چی ِ؟چه اسامی،چه کلماتی دلت رو می بره؟
تا که می اُفتی به یادِ مشک و دست و علقمه
باز می گیرد دلت، امّا صدایت بیشتر
روضه های قبل، شاید، اما حتماً امشب می رسی
می رسد از هر شبی، عطر عبایت بیشتر
*حالا میخوام دعوتت کنم،شب تاسوعا دعوت نامه ای بهتر از این یه جمله ندارم*
سقای دشت کربلا اباالفضل، اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل، اباالفضل
سوختم از روضه ات، از های هایت بیشتر
می روم دنبـالت امّا از حـرم های شما
می رود تـا کربـلایـت، ردِّ پایت بیشتر
*اونایی که دنبال امام زمانید،از شب اول محرم،امشب آدرس معلوم ِ، ردِّ پای حضرت رو تو حرم عموش عباس پیدا می کنیم،مطمئنیم شب جمعه زائر حرم کربلاست،مگه میشه امام زمان کربلا بره یه سری به عموش نزنه،آقاجان!*
می زنم بر سینه شاید که شبیهِ تو شوم
*آخه دیدن سید بحرالعلوم روز تاسوعا عمامه برداشته، پای برهنه توی بین الحرمین هی به سر می زنه، گفتن:آقا شما سنی ازتون گذشته، مرجع تقلیدی،این همه شاگرد دورت ِ،مثل بقیه به سینه بزن، گفت: نه،شما ندید اون چیزی که من دیدم، چی دیدی آقا؟ فرمود: خودم دیدم امام زمان عمامه از سرش برداشته هی به سر و سینه می زنه، هی میگه: * "علی العباس واویلا"
می زنم بر سینه شاید که شبیهِ تو شوم
می نشیند بر کبودی، بوسه هایت بیشتر
از عبادت هم مهمتر این اطاعت کردن است
*عبادت بی اطاعت،عبادت بی ولایت فایده نداره،همینایی که کربلا عباس رو کشتند، ادعا می کردند نماز می خونن، عبادت بی امام،عبادت بی ولایت، عبادت نیست،جانم فدای اون شهیدی که توی زیارتش می گی، "السلام علیک أیها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله" ای جانم فدات آقاجان مطیع محض بودی*
از عبادت هم مهمتر این اطاعت کردن است
می دهم سر را ولی، دل را برایت بیشتر
امشب شب اون عمو جانی ِ که،با همه ی وجودش کنار امامش ماند، مطیع محض بود،آقا جان،امشب شب ِ چی ِ؟چه اسامی،چه کلماتی دلت رو می بره؟
تا که می اُفتی به یادِ مشک و دست و علقمه
باز می گیرد دلت، امّا صدایت بیشتر
روضه های قبل، شاید، اما حتماً امشب می رسی
می رسد از هر شبی، عطر عبایت بیشتر
*حالا میخوام دعوتت کنم،شب تاسوعا دعوت نامه ای بهتر از این یه جمله ندارم*
سقای دشت کربلا اباالفضل، اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل، اباالفضل
- ۲.۱k
- ۳۱ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط