جلوی ایوان بند پوتین هایش را بست و دست و پای مادرم را بوس

جلوی ایوان بند پوتین هایش را بست و دست و پای مادرم را بوسید و سپس گفت حلالم کنید. مادر گفت: بمان، دو روز دیگه قرار است پدر شوی. حبیب الله گفت: وضع کردستان ناجور است صدام و گروهک ها خیلی بر مردم ظلم می‌کنند باید بروم. وقت رفتن گفت فرزندم دختر است اسمش را هم میگذاریم محدثه. در آخرین تماس تلفنی اش هم گفت: من دیگر برنمیگردم قنداقه محدثه را در تشییع جناز‌ه‌ام بگذارید بر روی تابوتم . مطمئنا من و دخترم هرگز یکدیگر را نخواهیم دید

شهید#حبیب_الله_افتخاریان
دیدگاه ها (۱)

#روزتان_پر_خیر_و_برکت #روزتان_معطر_به_عطر_و_بوی_شهدا

تحقیق کنید

#شوخی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط