بـنـد انـحـصـار ( غـزل )

از چــهـار راه آبــان ؛؛ تـا کـوچــه‌هـای مـرداد
آمــد صـدای تــیـرِ .. نـنـگ از تـفـنـگ بـیـداد

خون‌جای‌جایِ‌جوی‌وجویباروجـادّه‌جـاریست
سـرخ گشته شهر ز خونِ پیـروجوان و نوزاد

برخاست ز کوی فرهنگ ، جیغ و هوار دانش
پشـت خـرد کبـود گـشـت با بـنـدِ جبـر جـلاّد

کرد اعتـراض حقیقت دیگر بس‌‌است مشقّت
شد پـاسخـش گلولـه سویش به سرعـت بـاد

در حـبـسـگاه جـانـی ..؛ آزادگــی اسـیـر شـد
دزد و شـرور و مُجـرم خنـدان و شـاد و آزاد

جهل شد عروس شوربخت داماد او حماقت
برماست‌بزرگترین‌سوگ جشن‌عروس‌و داماد

لـعنـت به بـی‌هـویّـت نفـریـن به بـی‌تـفـاوت
لعنت به خودفروش و نفرین به سست‌‌ بنیاد

آن سـوی خـطّ مـرزی ، هـرگـز نبـوده دشمـن
در خـانـه کـرده لانـه جـرثـومـه‌هـای افـسـاد

رسـتـم دوبـاره بـرخیـز ؛؛ آمـادهٔ نـبـرد بـاش
ایـران در انـحـصـار اهــریـمـنـان دیـوزاد ..!

درمـان دردِ مـیهـن همبستـگی‌ست و وحدت
همدست‌ شوید،بکوبید مشت‌ بر دهان شیّاد

با جور نمیتوان زیست وقتِ غرور ملّی‌ست
مُـهـرِ سکوت و بشکـن با سنگ داد و فـریـاد

#بندانحصار
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۱۴_۶_۱۴۰۱
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_
دیدگاه ها (۰)

دیــدار ( غــزل )

تـظاهـر ( غـزل )

تـِمِ تـلـخـی ( دوبـیتـی )

یـاد و دیــدار ( دلـربـاعـی )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط