بر خط و لب و خال لب یار اسیرم!!!!ترسم به وصالش نرسم آه بمیرمبا مهر وادب قلب مرا برده ز دستممهر دگری را بدل خویش نبستمبا من سخن از وصل ؛ به یکبار نگوییدترسم ز خوشحالی همان لحظه بمیرم