آدم ها ذره ذره محو میشوند

آدم ها ذرّه ذرّه محو میشوند ...
آرام ...
بی صدا ...
و تدریجی ...
همان آدم هایی که ...
هر از گاهی پیغام کوچکی ...
برایت میفرستند ...
بی هیچ انتظار جوابی ...
فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند ...
برای آنکه بگویند هنوز هستی ...
و هنوز برای آنها مهم ترینی ...
همان آدم هایی که ...
روزِ تولد تو یادشان نمیرود ...
همان هایی که برایت ...
بهترین آرزوها را دارند ...
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو ...
کوچکترین جایی ندارند ...
همان آدم هایی که ...
همین گوشه کنارها هستند ...
برای وقتی که دل تو پر درد میشود ...
و چشمان تو پر اشک ...
که ناگهان ...
از هیچ کجا پیدایشان میشود ...
در آغوشت میگیرند ...
و میگذراند غمِ دنیا را ...
رویِ شانه هایشان خالی کنی ...
همان آدم هایی که ...
آنقدر در ندیدنشان غرق شده ای ...
که نابود شدن لحظه هایشان را ...
و لحظه لحظه نابود شدنشان را ...
در کنار خودت نمی بینی ...
روزی که بفهمی ...
چقدر برای همه چیز دیر شده است . . .
دیدگاه ها (۲۲)

دنیا دارد از شعرهای عاشقانه ...تهـی میشود ...و مردم نمیدانند...

گاهی فکر کن  ...پشت خنده ساده من ...چه پیچیده گی تلخی کز کرد...

صـدای قلبـــــ نیستـــــ ...صــدای پــای توستـــــ ...کـــه ...

شده هرگز دلت مال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟ نگاهت سخت دنبال ِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط