ای خدا یار من آنجاست حواست باشد

ای #خدا #یار من آنجاست ، حواست باشد؛

#او نشان کرده ی اینجاست، حواست باشد…! یار من #مویِ سرش ، قیمت صد #فرهاد است؛

قصه اش قصه ی فرداست ، حواست باشد…! گرچه بدجور #دلم تنگه نگاهش گشته؛

همچنان شاه #غزل هاست ، حواست باشد…! او نگاهم نکند ، یا نخرد حرف مرا

هرچه هست بینِ خود ماست ،حواست باشد!

همه ی #دلخوشی و زندگی ام، بودن اوست

برود، آخر #دنیاست! حواست باشد…! نگذاری احدی تیشه برویش بزند !

شیشه ی #عمر من آنجاست، حواست باشد.
دیدگاه ها (۱)

ﭼﻮݧ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺎ ڪـــــــــــہاز ﺷﺒﻨﻢ ﻫﻮﺍے ﻋﺸﻖ مےﮔﯿﺮﻧﺪﻭ ﭼﻮݧ ﮔﻠﻬﺎ...

غزلم حرف بزن حرف تو زیباست گلمتوببین چشم مرا غرق تماشاست گلم...

هیچکس درد را دوست ندارد،زجر کشیدن را دوست ندارد...اما انگار ...

سرخی سیب لبت را هوس گاز گرفتن دارم زیر باران نگاه تو فقط می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط