سناریو [وقتی به عنوان عضو هشتم هستیو روت کراشن] در خواستی
سناریو [وقتی به عنوان عضو هشتم هستیو روت کراشن] در خواستی
نامجون:*از دور همش نگات می کنه*
جین: فکر می کردم من اخرین باز مونده ی ورد واید هنسامم
شوگا:*می یاد پیشتو خیلی رک میگه*میشه باهم قرار بزاریم
ا. ت: 😐😐
جیهوپ: تو تمرینا کمکت می کنه
جیمین: وقتی نگاش میکنی از خجالت سرخ میشه و می خنده
تهیونگ: من یه سگ دارم می خوای باهاش بازی کنی... ولی خونس باید بیای خونم
جونگ کوک: میشه باهم قرار بزاریم و یه کارایی کنیم😈
نامجون:*از دور همش نگات می کنه*
جین: فکر می کردم من اخرین باز مونده ی ورد واید هنسامم
شوگا:*می یاد پیشتو خیلی رک میگه*میشه باهم قرار بزاریم
ا. ت: 😐😐
جیهوپ: تو تمرینا کمکت می کنه
جیمین: وقتی نگاش میکنی از خجالت سرخ میشه و می خنده
تهیونگ: من یه سگ دارم می خوای باهاش بازی کنی... ولی خونس باید بیای خونم
جونگ کوک: میشه باهم قرار بزاریم و یه کارایی کنیم😈
۱۲.۴k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.