trawxo

@trawxo
|•عشق و قمار💔🙂•|

#PART_17
#رها
داشتن از من تعریف میکردن😌
خیلی حال میداد :)
تو فکر بودم و داشتم از ذوق میمردم کخ یهو یکی درو حول داد افتادم رو زمین :/
طاهابود...
طاها:تو داشتی به حرفای ما گوش میدادی :|
رها:نه مگه توفه این
طاها:خوب حالا
رها:چرا اومدی تو اتاق برو ببرون بخاب‌
طاها:مثلا ما زنو شوهریما بابد کنار هم بخابیم
رها:آهاع راس میگی گرفتار کردیما :/
طاها:خب لباساتو عوض کن
رها:کثافت عن عمرا جلو توی هیز لباسامو عوض کنم...
طاها:اوکی پس تا صب باید همین لباسه تنگ تنت باشع :)
رها:خوشحال باش اه
طاها:اوکی سعی میکنم
رها:از حرص تو یکی ام که شده تا صب همینا تنم میمونه
طاها:بمونه اصلا
منکه لباسامو عوص میکنم راحت میخابم...
رفتم سمت کمد و شلوارکمو پوشیدمو خودمو انداختم روی تخت...
رها:هووو وحشی
لباست کو پس لخت میخابی؟:|
طاها:ارع اینطوری شاید توام دلت لخاد لخت بخابی [با خنده]
رها:اسگل خیلی ازت بدم میاد
طاها:میدونم منم همینطور...
رها:میخام کپه مرگمو بزارم لطفا ببند
طاها:بش شب بخیر
رها:حالا ادم شده شب توام بخیر...[با حرص]

•ادامه دارد💦🤍•
•انرژی کامنت💜🌸•

saghar🥰🥰
دیدگاه ها (۱)

@trawxo |•عشق و قمار💔🙂•|#PART_18#طاهاصب از خواب بیدار شدم رف...

😔😔😔😔🥺🥺🥺🥺

هورااااااااااا درخواست من بود جواب داد ♥️♥️♥️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط