میخواستم ببوسمت امان نمیگذاشت

میخواستم ببوسمت ، ايمان نمی‌گذاشت
ترس از فرشته‌های نگهبان نمی‌گذاشت

می‌خواستم بغل کنمت تنگ و تنگ‌تر
اما لهیب شعله‌ی سوزان نمی‌گذاشت

باید خدا که عاقل و خوبست اینقَدَر
اعجاز توی طرز نگاهت نمی‌گذاشت

یا سیب گونه‌های تورا کال میکشید
یا در دهانم اینهمه دندان نمی‌گذاشت

مثل نمازهای قضایی شدم که تو
میخواستی بخوانی و... شیطان نمی‌گذاشت

میخواستم ببوسم و میخواستی، اگر
تردید توی دامن انسان نمیگذاشت...

#عذرا_هندالی
دیدگاه ها (۰)

انتهای شک اگر انکار باشد بهتر استهر خطای فاحشی یک بار باشد ب...

دوش در خواب، لبِ نوشِ تو را بوسیدمخوابِ ما بِه بُوَد از عالم...

بی قرارت گشتم و میخواهمت دیوانه وارصبر را با آدمِ دیوانه اصل...

به هوای سر کوی تو غزل باید گفتاثر جام نگاهت ز ازل باید گفترو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط