به تنم زار می زند...
به تنم زار می زند...
دلتنگی هایم...
بس که کش می آید این...
لحظه های لعنتی !!
بی " تو "...
اما وقتی که باشی
خوب میکنی حالم را...
خوب مثلِ نشستن زیرِ کرسیِ مادربزرگ ، بوییدنِ بهارنارنج و راه رفتن روی برف ؛
وابسته ات شده ام...
مثلِ وابستگیِ چای به قند ، ستاره به آسمان و ریشه به خاک ؛
بی اختیار دوستت دارم...
مثلِ مُسری بودنِ خمیازه ، هوسِ بستنی در تابستان و چُرت زدن با صدای لالایی ؛
دلتنگت شده ام...
مثلِ دلتنگیِ روز به شب ، قله به کوهپایه و بهار به زمستان ؛
در قلبم میمانی...
مثل ماندگاریِ روشناییِ خورشید ، سیاهیِ شب و آرامشِ آغوش ؛
تو را به طراوتِ برگ های سبزِ بهاری ،
به ملایمتِ وزش باد هایش ،
#دوست دارم...!
❤ #
دلتنگی هایم...
بس که کش می آید این...
لحظه های لعنتی !!
بی " تو "...
اما وقتی که باشی
خوب میکنی حالم را...
خوب مثلِ نشستن زیرِ کرسیِ مادربزرگ ، بوییدنِ بهارنارنج و راه رفتن روی برف ؛
وابسته ات شده ام...
مثلِ وابستگیِ چای به قند ، ستاره به آسمان و ریشه به خاک ؛
بی اختیار دوستت دارم...
مثلِ مُسری بودنِ خمیازه ، هوسِ بستنی در تابستان و چُرت زدن با صدای لالایی ؛
دلتنگت شده ام...
مثلِ دلتنگیِ روز به شب ، قله به کوهپایه و بهار به زمستان ؛
در قلبم میمانی...
مثل ماندگاریِ روشناییِ خورشید ، سیاهیِ شب و آرامشِ آغوش ؛
تو را به طراوتِ برگ های سبزِ بهاری ،
به ملایمتِ وزش باد هایش ،
#دوست دارم...!
❤ #
۲.۱k
۱۹ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.