تنهایی

تنهایی
مثل باران پاییزی
وسوسه‌ی قدم‌زدن است در خیابان؛
که می‌روی، 
و باز می‌‌گردی؛ 
و تازه می‌فهمی
خیس شده‌ای،
تا مغز استخوان‌هات!

دیدگاه ها (۱)

نه در میزند نه اجازه میگیرد نه خبر میدهد فقط می آید! هر وقت ...

من به غمگین ترین حالت ممکن شادمتو بهآشوبِدلمثانیه ایفکر نکن....

شبان عاشقمن همان شبان عاشقمسینه چاک و ساکت و غریببی‌تکلف و ر...

چه بیهوده اختراع شدسَم شکنجه تیغ چوبه ی داروقتی یک خاطره می ...

تو می‌دانی من چقدر ذوق دارم برای پاییز؟ برای خنکای عصرهنگام ...

همیشه که پاییز فصل عاشق شدن،قدم زدن،و شعر خواندن نیست.گاهی ه...

کلبــه ای با نغمه ی گیتار می خواهد دلمبوی عطــر دشت گندمــزا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط