گریه نکن ری را
گریه نکن ریرا
راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است
دوباره اردیبهشت به دیدنت میآیم
خدا را چه دیده ای ری را!
شاید آن قدر باران بنفشه بارید
که قلیلی شاعر از پی گل نی
آمدند، رفتند دنبال چراغ و آینه
حالا هر که از روبرو بیاید
بیتعارف صدایش می کنیم بفرما
امروز مسافر ما هم به خانه بر میگردد.
گریه نکن ریرا
راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است
دوباره اردیبهشت به دیدنت میآیم
خدا را چه دیده ای ری را!
شاید آن قدر باران بنفشه بارید
که قلیلی شاعر از پی گل نی
آمدند، رفتند دنبال چراغ و آینه
حالا هر که از روبرو بیاید
بیتعارف صدایش می کنیم بفرما
امروز مسافر ما هم به خانه بر میگردد.
۱.۲k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.