باور نمی کنی که بگویم حکایتی

باور نمی کنی که بگویم حکایتی:
با هر نگین اشک
به چشم تر منی
هر جا که عشق هست و صفا هست و
بوسه هست
در خاطر منی

با چلچراغ یاد تو نورانی ام هنوز
پنداشتی که نور تو خاموش می شود
نه، ای امید من !
دیوانه توام
افسونگر منی
هر جا به هر زمان
در خاطر منی ...
#مهدی_سهیلی

m.b

https://www.cloob.com/lovableclub
دیدگاه ها (۱)

تــو هم تلخ بودیتلــــخ درست مثل قطره های فلج اطفالیکه در کو...

‌کاش زندگی هم تابلوهایی مثل علائم رانندگی داشت.مثلا وقتی داش...

به جان هر چه عاشق توی این دنیای پر غوغاستقدم بگذار روی کوچه ...

نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیستگوش کن،نبضِ دلم زمزمه اش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط