لکه ننگ

سلام آقا!
نه اینکه قهر کرده باشیم ها... نه...
دلخور بودیم... از خود شما هم دلخور بودیم...
نمیشود آدم از آقایش دلخور باشد... اما ما هنوز اینقدرها آدم نشده ایم که...
ادای آدمها را هم نمیتوانیم در بیاوریم...
دلخور بودیم که سر نخواستنمان دعوا شده... حالا شما هم ما را فراموش کرده اید...
آدمها هرچیزی را در توان خودشان نبینند میسپرند به امان خدا...
شما الهام را به که سپردید؟اصلا چرا سپردید؟
حالا هم نه اینکه آمده باشیم غر زدن... نه...
آمده ایم یادتان بیاوریم که هستیم...
آمده ایم این شب قدری یک خود بیخودمان را نشان بدهیم...
آقا خیلی ها میگویند برگردیم به یکسال قبل...
حالا خاطرات را فراموش کنیم...
خیلی چیزها هست که نمیگذارد آدم برگردد...
مثلا همین موهای سفید...
پلک های افتاده...
قلب رنجور...
دل شکسته...
نه آقا!
جهنم که فقط روز قیامت نیست...
کلّا را در همین دنیا هم گفته اند...
برگشتی در کار نیست...
توبه هم برگشت نیست...
آدم فقط تلاش میکند جبران مافات کند...
و الا لکه ای که افتاده... بیخیال...
آقا ما خودمان لکه ننگ آفرینشتان بودیم...
امشب میرویم گلستان شهدا تا شهدا را واسطه کنیم ما را پاک کنید...
زیاد حرف زدیم آقا...
ببخشید... بابت همه چیز... 😔😢
#الهام_جعفری
#ممنوعه
#برای_خداست