چه هوایی

چه هوایی ،
چه طلوعی ،
جانم ....
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم ،
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا ،
به خدایی که خودم میدانم ،
نه خدایی که برایم از خشم ،
نه خدایی که برایم از قهر،
نه خدایی که برایم ز غضب ساخته اند .....
به خدایی که خودم میدانم ،
به خدایی که دلش پروانه است ،
و به مرغان مهاجر هر سال راه را میگوید،
و به باران گفته است باغها تشنه شدند ،
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست،
که مبادا که ترک بردارد ،

به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی
جانم...
دیدگاه ها (۱)

شیشۀ نازک احساس مرا دست نزن ! چِندشم می شود از لکۀ انگشت درو...

شرمسار دستان توام وقتی به جای دستان من قلم در دست می‌گیری تا...

لحظه هایی هستند که هستیم،چه تنها چه در جمع اما با خودمان نیس...

یادمان باشد که:❤ "حق الناس "همیشه پول نیست!گاهی "دل" است...د...

🪷☘️چه طلوعی ،چه هوایی ،جانم !باید امروز حواسم باشد اگر قاصدک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط