ولی خیلی جالبه
.....ولی خیلی جالبه،
اونا میگفتند بیاید تمام همت و هستی و مردونگی مون رو جمع کنیم ببینیم بعد این مدت هزار و چهارصد سال میتونیم بزاریم این یکی رو آقامون تنها و غریب نمونه؟ اونا میگفتند....
همش خودشون رو میزدند به درو دیوار که دری باز بشه و بپرن...
ولی ما...
فرق ما با اونا اینه که اونا مثله این ”سره”بودن،حتی همه شهر براشون قفسه...
ولی ما مثله این طوطیا با دوتا تخم یادمون میره تو قفسیم،عادت میکنیم به قفس،فکر میکنیم خونمون اینجاس....
بعضیامون خیلی بدتریم...
”ابوالفضل سپهر”
اونا میگفتند بیاید تمام همت و هستی و مردونگی مون رو جمع کنیم ببینیم بعد این مدت هزار و چهارصد سال میتونیم بزاریم این یکی رو آقامون تنها و غریب نمونه؟ اونا میگفتند....
همش خودشون رو میزدند به درو دیوار که دری باز بشه و بپرن...
ولی ما...
فرق ما با اونا اینه که اونا مثله این ”سره”بودن،حتی همه شهر براشون قفسه...
ولی ما مثله این طوطیا با دوتا تخم یادمون میره تو قفسیم،عادت میکنیم به قفس،فکر میکنیم خونمون اینجاس....
بعضیامون خیلی بدتریم...
”ابوالفضل سپهر”
- ۱.۲k
- ۲۴ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط