آمدم ای شاه پناهم بده

آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده

ای گل بی‌خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبک خیزی کاهم بده

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان‌سوز به آهم بده

لشکر شیطان به کمین منند
بی‌کسم ای شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده

آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا......
دیدگاه ها (۲)

گلدسته هایِ مرقدتان پایه هایِ عرش            فانوس هایِ ساحل...

اقا جاناقا یه چیز خواستم تا الان بهم ندادی خواهش میکنم بده

از لطف وعنایت رضانیست بعیدشاید شب میلاد به مشهد باشیمدرصحن ع...

حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره ماجرای سرودن شعر آمدم ای شاه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط