شبپنجمسبکزندگیامامحسین

#شب_پنجم_سبک_زندگی_امام_حسین
👌 ولی در عین حال موسی ناراحت شد و گفت👈 ظلمت نفسی فاغفر لی 👈 خدایا من بد کردم و منو ببخش گرچه حکم این قتل بود و🍃 نبی الله هم معصومه گناه هم مرتکب نشده ولی ترک اولی کرده ولی بهتر بود این کار رو نکنه،بالاخره کسی نفهمید اون رفت جنازه رو بردن و موسی هم رفت فردا از خونه اومد بیرون یه سرو گوشی آب بده ببینه داخل شهر چه خبر هست دید دوباره این بنده خدا یقه یکی دیگه رو گرفته و بازم میگه موسی کمک ،خیلی ناراحت شد گفت 👈 انک لغوی مبین گفت مثل اینکه تو خیلی شر هستی دیروز یه دعوا راه انداختی اونطوری شد دوباره اومدی یقه یه کسی دیگه رو گرفتی خجالت نمیکشی عصبانی شد🌿

اومد جلو تا اینا رو جدا بکنه این دفعه دیگه نمیخواست مشت بزنه ،این شیعه و پیرو حضرت موسی فکر کرد 🍃 حضرت موسی میخواد اینو بزنه یه وقت فریاد زد تو جانی هستی آدم کش هستی تو جباری تو زورگویی گفت👈 ایها الناس این دیروز آدم کشته،🌱 موسی رو لو داد موسی مجبور شد از شهر فرار کرد و رفت پیش شعیب ، پیرو موسی ،موسی رو لود داد،کیا اومدن داخل کربلا همونایی که شیعه بودند

🔰 حارث حمدانی به امیرالمومنین عرض کرد اقا ما شما رو خیلی دوست داریم حضرت نفرمود حالا که دوست داری ما هم دوستت داریم گفت اگر راست میگی وقت جون دادن میاییم بالای سرت🌿
#بخون #علی_علی #غدیر #محرم #فاطمیه
دیدگاه ها (۱)

#شب_پنجم_سبک_زندگی_امام_حسینامام باید یاری بشه👈 وانصر من نص...

#شب_پنجم_سبک_زندگی_امام_حسینامام صادق فرمود👈 پنج چیز در زند...

#شب_پنجم_سبک_زندگی_امام_حسین👈 محبت نیست گفت خودم شنیدم عین ...

#شب_پنجم_سبک_زندگی_امام_حسین👈 گفت یا نبی الله عاشق رو ملامت ...

تاحالا شده بعضی اوقات روی ادم رندوم و ناشناس تو خیابون کراش ...

ات تو باتلاق ذهنی گیر کرده بود این اتفاق برای نمونه ۰۰۹ خیلی...

### فصل دوم | پارت ششم نویسنده: Ghazal ات هنوز تو بغل جونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط