هر شب جمعه تو را ندبه کنان میخوانم

هر شب جمعه تو را ندبه کنان میخوانم
نفسم ،سینه زنی کرد و دلم گفت حسین

جنس من ،عشق حسین بودو تنم،آتش خاک
هر نفس ،قافیه ی آب و گلم گفت حسین

شعر آمد به لب و قافیه بی سامان شد
واژه واژه به جنون ،جان قلم گفت حسین

جمعه شب ها،دل من شور حرم میگیرد
باز هم جمعه شب و باز دلم گفت حسین


حرم کربلا
دیدگاه ها (۵)

آقاســـــــــلام!بازمنــم ،خاک پایــــتان .دیـــوانه ای که ل...

توبه نصوح :نصوح مردی بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو ...

یا صاحب الزمان!از سر عادت و تکرار نوشتیم بیااصلا انگار به اج...

دوای درد عالم یا حسین استشفای روح آدم یا حسین است به لوح آفر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط