پناهاه امنیست آغوشت

پناهڪَاه امنی‌ست آغـوشت
می آیی و صبـــح در ڪَرماے جانت
رنڪَِ نڪَاهِ خورشیــد را می ڪَیـرد!
درنڪَ نڪن...
صبحــانہ ام ،
ڪمی ذوق است با ڪمی لبخنــد
باید باشی تا عشــــق را
با بوســہ بوسـہ لبخنــد از لبانم بڪَیــری!
چشــم بہ راهت مانده ام!
باید طعـــم این صبـــح بخیـرها را
از زبان تو چشیــد ...


‎‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
دیدگاه ها (۲)

تو هرگز نمی‌توانی عشقی را که با قلبت لمس کرده ای از حافظه ات...

بعضی از بهترین لحظه های زندگی همونایین که راجبشون به هیچکس ن...

با لب هایم ، نهمن همیشه تو را با چشم هایم می بوسمآرام ترگرم ...

در قلب کوچک من ... تو چقدر فراوانـــی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط