سوت گاه ی اعتراضه وگاه هم انت

ســڪــوت گــاهے یــڪ اعــتــراضــه وگــاهے هم انــتــظــار؛
امــابــیــشــتــر وقــتــهاســڪــوت
بــراے ایــنــه ڪــه هیــچ ڪــلــمــه اے نــمــیــتــونــه غــمــے روڪــه تــووجــودت دارے تــوصــیــف ڪــنــه..
وایــن یــعــنــے همــون"l
حــس تــنــهایــی""
دیدگاه ها (۱)

چه جالب استناز را می کشیمآه را می کشیمانتظار را می کشیمفریاد...

به جان، جوشم که جویای تو باشمخَسی بر موج دریای تو باشمتمامِ ...

ڪاش یِڪبارهم تو دلتنگم شوےسازِ دل را ……ضَربِ آهَنگم شوےڪاشڪے...

آنڪہ دائم "نفسش" حس تو را داشت منم ..!اين چنين عشق تو درسينہ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط