مامان که شدمبه پسرم خیلی محبت میکنم اونقدری که بزرگ شدبا
مامان که شدم:به پسرم خیلی محبت میکنم اونقدری که بزرگ شدباعشقش مث یه پرنسس رفتارکنه تاجفتش بفهمه که پسرم تو دستای یه ملکه بزرگ شده!روزا دستاشو میگیرم و چنون با محبت بغلش میکنم که بغل کردن عاشقونه روبا تموم وجودش یادبگیره!بهش یادمیدم که همه ی آدمها خصوصا همسرشون تشنه محبتند و پنهون کردن عشق وعلاقه زندگیشو سردمی کنه!بهش یادمیدم که خانمها،اقابالاسروسایه ی سرنمیخوان،عشق،دوست وهمراه صمیمی می خوان!بهش یادمیدم اونقدر عاشقونه به عشقش نگاکنه انگارقحطی آدمه!!به پسرم یادمیدم که عشقشو عاشقوونه بغل کنه،
ححتما یه روزی مادرمی شم!!
ححتما یه روزی مادرمی شم!!
- ۳.۰k
- ۱۵ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط