گلاویز نظریان نویسنده ی کامیارانی
بانو "گلاویژ نظریان" نویسنده، شاعر کردستانی، دبیر انجمن ادبی چومان و برندهی جایزهی ادبی ملکالشعرای بهار در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ است.
وی زادهی سال ۱۳۶۲ خورشیدی، در شهر کامیاران، و کارشناس مدیریت امور فرهنگی، مدرس کارگاه خلاقیت، نقاشی، سفال، هنرهای تجسمی و قصهگویی در مراکز مختلف استان است.
وی همچنین چندین کار کاشی شکسته و ویترای، نقاشی روی دیوار، کار عروسکسازی و ساخت ماکتهای آموزشی رو انجام میدهد و جز منتخبین دوره رمان تحت نظارت بنیاد شعر و ادبیات داستان ایرانی میباشد.
چند داستان کودک در مجله های مختلف و یک کتاب کودک با نام آموزش الفبای انگلیسی از طریق نقاشی تا کنون از وی چاپ شده است.
رمان «کلاغی لای موهایم» مهمترین اثر ایشان است که در نوبت اول چاپ به همت نشر قدیانی منتشر شده است.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
«بیشتر از چند فصل با تو حرف زدهام اما هنوز حقیقت را به تو نگفتهام، لااقل تمام حقیقت را، هرچند هنوز هم گمان میکنم زود است که با شبح عمر شهلا آشنا شوی. میترسم خوابهایت مزهی شوربختی بگیرد و سایهات تبعید شود به سرزمینی که هر هشت هزار سال یک بار فقط چند کامیون بزرگ و خاکی رنگ از آن میگذرد، آن هم برای بردن و ریختن آدمهای زنده درون گورهای بزرگ، گورهای خیلی بزرگ و رانندههای همهشان حتما موهایشان قرمز است، کلاه به سر دارند، مست هستند و نام همهشان لابد عمر شهلاست.»
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
منابع
www.kamyaran.farhang.gov.ir
www.hanakhabar.ir
وی زادهی سال ۱۳۶۲ خورشیدی، در شهر کامیاران، و کارشناس مدیریت امور فرهنگی، مدرس کارگاه خلاقیت، نقاشی، سفال، هنرهای تجسمی و قصهگویی در مراکز مختلف استان است.
وی همچنین چندین کار کاشی شکسته و ویترای، نقاشی روی دیوار، کار عروسکسازی و ساخت ماکتهای آموزشی رو انجام میدهد و جز منتخبین دوره رمان تحت نظارت بنیاد شعر و ادبیات داستان ایرانی میباشد.
چند داستان کودک در مجله های مختلف و یک کتاب کودک با نام آموزش الفبای انگلیسی از طریق نقاشی تا کنون از وی چاپ شده است.
رمان «کلاغی لای موهایم» مهمترین اثر ایشان است که در نوبت اول چاپ به همت نشر قدیانی منتشر شده است.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
«بیشتر از چند فصل با تو حرف زدهام اما هنوز حقیقت را به تو نگفتهام، لااقل تمام حقیقت را، هرچند هنوز هم گمان میکنم زود است که با شبح عمر شهلا آشنا شوی. میترسم خوابهایت مزهی شوربختی بگیرد و سایهات تبعید شود به سرزمینی که هر هشت هزار سال یک بار فقط چند کامیون بزرگ و خاکی رنگ از آن میگذرد، آن هم برای بردن و ریختن آدمهای زنده درون گورهای بزرگ، گورهای خیلی بزرگ و رانندههای همهشان حتما موهایشان قرمز است، کلاه به سر دارند، مست هستند و نام همهشان لابد عمر شهلاست.»
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
منابع
www.kamyaran.farhang.gov.ir
www.hanakhabar.ir
۱.۶k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.