عشق با ما کردی اما زندگی با دیگری

عشق با ما کردی اما زندگی با دیگری

تا به حالا نوبت ما بود و حالا دیگری

گفته بودی که مرا وقت سفر باید شناخت

عاقبت بار سفر بستی ولی با دیگری

هر نگاهت صد غزل در دفترم آواره کرد

با که حالا سر بگیرند این غزل ها؟دیگری؟

رسم دنیا بر همین بوده که عمری باغبان

پای گل می بارد و می چیند آن را دیگری

من که نفرینت نکردم.روزی اما میدهد

پاسخ کار تو را حالا خدا یا دیگری


#عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

از امروز ببعد زندگی میکنم خودم با خودم عاشقی میکنم از امروز ...

کار خدا بی حکمت نیست شاید قرار بر این بوده اونی که اولین عشق...

.تو غارگردی،من غارِ ِ بعدی من آستینم تو مار بعدی من در نخ تو...

سنگینی بغض در گلو را چه کنم این قصه تلخ پیش رو را چه کنم تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط