امروز نه چایم دارچین داشت

امروز نه چایم دارچــین داشت

و نه قهـــوه ام شکــر

نه اینکه نخواهم

حوصلــه اش را نداشتــن

یــعنی میدانــی؟

امـــروز نبــودم

امروز اصلا نـــبودم

امروز تــــو باید میـــبودی

همــه ی روزها به کنــار

تــــو امروز را به مـــن

و به چشم های منتـــظرم

بدهکــاری

هر جای این سرزمیــــنی باش
فقط هر روز خنده هایت را برایـــم پست کن
قلب مـــــن برای تپیدن نـــیاز به انگــیزه دارد
دیدگاه ها (۱)

نگاهــــم کن که چشمــانت قشنــگ استصدایم کـن که دل در ســـین...

زنــدگیـم دلتنگـیهایم را ببــوستا تمــام گریبــانم بوی تــــ...

شــب کـه میـرسدبه خــودم وعده میــدهمکه فـــردا صبح حتــما ب...

تـــــــــــ♥ ـــــوهمــانــی کـه همــیـشـهدوســتـش دارمهمــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط