به نام خدا

به نام خدا

برگی از دیباچه گلستان سعدی شیرازی


یکی از صاحبدلان سر به جیب مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مستغرق شده حالی که از این معامله باز آمد


یکی از دوستان گفت ازین بستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی


گفت به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیه اصحاب را

چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.

.
.
.

ای مرغ سحر عشق ز #پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد


این #مدعیان در طلبش #بی_خبرانند
کانرا که خبر شد خبری باز نیامد


ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هر چه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم


#مجلس تمام گشت و به #آخر رسید #عمر
ما همچنان در اوّل وصف تو #مانده_ایم

.
.
.
.
.
Photo by me!
.
.
#دیباچه #گلستان #سعدی
#شعر #پروانه


#حق_پایدار_است
دیدگاه ها (۵)

به نام خداادامه خطبه #نورانیهحتما با لمس هشتگ ( #) مطالب مر...

#پشت_دریا ها شهری استکه درآن پنجره ها رو به تجلی باز استبام ...

زیارت امــــام مهــــــدی عج در روز جمعــــــه#جمعه روز حضرت...

خداحافظ فرمانده ...پیکر سردار شهید محمد ناظری فرمانده نیروها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط