مژه های خیص🌚🖤
#مژه_های_خیص🌚🖤
PArt۳۵
______________________
امیر: چر لباصات عوض نمیکنی
دیانا: برو گامشو
امیر: ت زن منی ع چی خجالت میکشی؟
دیانا: ع خونم گامشو بیرون
امیر: خفه شو تا نگ"اییدمت
دیانا: بروع عونور در خونه در میزنن
__________________
ارسلان: دیانا درو باز کن.....دیاناااا دیااا دیانااا قلط کردم تروقران درو باز کن......چق کزخلم کلید خونشو درم.....کلیدو تو در چرخوندم......
___________________
امیر: ت زن منی هرکاری بخام بات میکنم.....صورتمو نزدیک صورتش کردم......ک یکی اومد تو خونه
ارسلان: هوشششش لاـشی
امیر: گوصگ ت کی هصی
ارسلان: همونیم ک ننت براش میماله
امیر: هوششش بی خایه
ارسلان: افتادم صرش تا میخورد میزدمش گوصگ
دیانا: فق جیخ میزدم خلی ترصیده بودم.....ارسلان ولش کنننن تروخداااا
ارسلان: یا ابوالفضل دیا کشتمش
دیانا: وای وای ارسلان من میترصممم
ارسلان: وصایلتو جم کن بدوع
دیانا: میخای کجا ببریم
ارسلان: نم فق زود باش............
________________
•ادامه دارد•🌚🖤
باورتون میشه ت یروز دوتا پارت گزاشتم😃روزی یکی بزور میزارم😹صعی میکنم زود زود پارت بزارم
PArt۳۵
______________________
امیر: چر لباصات عوض نمیکنی
دیانا: برو گامشو
امیر: ت زن منی ع چی خجالت میکشی؟
دیانا: ع خونم گامشو بیرون
امیر: خفه شو تا نگ"اییدمت
دیانا: بروع عونور در خونه در میزنن
__________________
ارسلان: دیانا درو باز کن.....دیاناااا دیااا دیانااا قلط کردم تروقران درو باز کن......چق کزخلم کلید خونشو درم.....کلیدو تو در چرخوندم......
___________________
امیر: ت زن منی هرکاری بخام بات میکنم.....صورتمو نزدیک صورتش کردم......ک یکی اومد تو خونه
ارسلان: هوشششش لاـشی
امیر: گوصگ ت کی هصی
ارسلان: همونیم ک ننت براش میماله
امیر: هوششش بی خایه
ارسلان: افتادم صرش تا میخورد میزدمش گوصگ
دیانا: فق جیخ میزدم خلی ترصیده بودم.....ارسلان ولش کنننن تروخداااا
ارسلان: یا ابوالفضل دیا کشتمش
دیانا: وای وای ارسلان من میترصممم
ارسلان: وصایلتو جم کن بدوع
دیانا: میخای کجا ببریم
ارسلان: نم فق زود باش............
________________
•ادامه دارد•🌚🖤
باورتون میشه ت یروز دوتا پارت گزاشتم😃روزی یکی بزور میزارم😹صعی میکنم زود زود پارت بزارم
۱۳.۵k
۲۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.