عصرها

عصرها

عصر ها عطر باغچه در آنسوی وسعت دلتنگی هایم پیچیده

من مانده ام و عطر گل های نیلوفر
و صندلی خالی با دو استکان چای
دیدگاه ها (۶)

تو را باید نواخت ...نوشتن دردی از دل تنگی دوا نمی کندباید به...

با تمام عشق خودیک کلبه ای من ساختمقالی کرمان به زیر پای تو ا...

...دلتنگی های غروب جمعه، ترکیبی است که گویی یک جهان حسرت و س...

پرسیده بودم چه بویی پرتتان می‌کند به روزهای بچگی؟ جواب داده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط