سالها پیش ادم که به خواستگاری حوا رفت

سالها پیش ادم که به خواستگاری حوا رفت

حوا نه چای اورد
نه گل چید
نه گلاب اورد
ناز کردن هم بلد نبود
بله گفتن هم
هل شد
فریاد کشید
و گفت

مادر نزاییده کسی که مرا عاشق کرد…
و این گونه شد انها چایی نخورده زن و شوهرند♥
دیدگاه ها (۵)

یادم باشد اینار که به دیدنت امدمفراموش کنم برگردم#مریم_حیدرز...

به لطف بی مهری اتپاییز امسال فقط برای منابان است و آذر…!#آرش...

اگر روزی پریشان شدفدای تاری از زلفش که هرشب با خیالشخواب های...

هر چیز را هم که تقصیر من بیندازیعاشق شدن من تقصیر توست…#عباس...

عاشق یک جاسوس شدمpart⁹ویو دامیان* وقتی که جک و آنیا از کلاس ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط